اسم دخملی

از روزی که این احساس توی قلبم جوانه زده که ممکنه نی نی ما  دخمل باشه  ،همش به دنبال ی اسم مناسب براش هستم .....اسم گل پسمل مامانی که قبلا انتخاب شده باباش هم تائیدش کرده اما در مورد اسم دخملی هر چی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم البته اینو هم بگم مشکل انتخاب اسم من نیستم ها بلکه بابایی سختگیرشه که نمیخواد اسمی باشه که تک باشه در صورتیکه نظر من برای اسم خاص بودن و داشتن معنای خوبه اما شوهری اصلا با اسم خاص حرکت خاص اخلاق خاص و کلن هر چیزی که خاص باشه نمیتونه کنار بیاد واسه همین تموم اسم های پیشنهادی من فعلا در دست بررسی هستن .....مامانم همیشه می گفت خانمها در دوران بارداری ویار اسم میگرن ها اما برای من و شوشویی برعکسه و شوشوخان فعلا ویار اسم گرفته   

 *******

دیروز اصلا حالم خوب نبود کسالت و بی حوصلگی یک طرف ترس از سقط نی نی یک طرف دیگه ......دیروز شوشویی همه کارهای خونه را انجام داد و فقط غذا بلد نبود بپزه که خودم این کاروانجام دادم قرار بود دوستش بیاد برای تسلیت که نیومد .....عصر هم آمپول وحشتناکی زدم که قراره از سقط جلوگیری کنه اما جدن خیلی خیلی دردناک بود و شب از دردش خوابم نمیبرد یادم افتاد به خانم دوست شوشویی  که برای نگهداری فرزندش 700 تا آمپول زده بود خیلی هاااا 700 تاااااااااااو من با ی دونه آمپول حسابی زجه میزدم 

از دیروزهم شروع کردم با نی نی کوچولو حرف زدن دلم میخواد براش همه کار بکنم برای اینکه بدونم سالمه و سالم بمونه اینکه ی زمانی بشه که من با دیدنش اشک بریزم و خوشحال باشم دلم میخواد حسابی دوسش داشته باشم و اونقدر بامزه باشه که من از ته دل بخندم و ذوقشو بکنم     

 

******* 

بچه ها من فکر میکنم مادر شدن خیلی خیلی شجاعت میخواد نمیدونم اینو از روی ترسو شدن خودم میگم یا واقعیت زندگی و دست و پنجه کردن باهاش ....به هر حال برای من هنوز اسم مامان یا مادر شدن خیلی خیلی ناملموس و گنگه .  انگار خدا داره باهام بازی میکنه انگار واقعیت نداره که آقاجون تو قراره مامان بشی قراره به کسی زندگی بدی بزرگش کنی عاشقش باشی و احساس امنیت بهش بدی ......همه نگرانیم اینه که این شجاعت در من کم باشه همه ترسم اینه که نتونم از عهده اش خوب بر بیام ....عذاب وجدان دارم و فک میکنم شاید مادر خوبی نشم شاید اونقدر قوی نباشم تموم ترس و دلهره ام همینه ...نمیدونم به نظرتون این حسای من طبیعیه یا نه ؟ 

 

*********

دلم میخواد هر کسی این آروز و این شجاعت راداره حتمن حتمن بتونه طعمشو بچشه و به آرزوش برسه مخصوصن مخصوصن ریتای گلم و همین طور سهیلای عزیزم  

 

نظرات 3 + ارسال نظر
زیبـــــا یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ق.ظ http://www.zibasaz4us.blogsky.com

سلام .
من زیبا هستم . وبلاگ من در مورد زیبا سازی است .
اگر می خوای هیچ وقت با عکس های ضربدر شده توی وبلاگت مواجه نشی .
اگر می خوای وبلاگ زیبایی داشته باشی .
حتما به وبلاگ من بیا .
این پیام به صورت خودکار ارسال نشده . خودم شخصا وبلاگ تو رو پیدا کردم و خواستم که خودم رو بهت معرفی کنم .
اگر به وبلاگم اومدی و ازش خوشت اومد می تونی منو با عنوان ویلاگم .•* زیبــــــا ســـــاز بـــرای مــــــا *•. لینک کنی و
اگر هم تمایل داشتی که منم لینکت کنم حتما بهم خبر بده .
حضور همیشگی ات و نظرات خوبت باعث دلگرمی من برای ادامه کارمه پس بهم سر بزن .
با شرکت تو نظر سنجی هام وبلاگم رو به سمت مورد علاقه خودت هدایت کن .
منتظر انتقادات و پیشنهاداتت هستم .
اگر از وبلاگم خوشت اومد می تونی به بقیه دوستانت هم آدرس وبلاگم رو بدی .
با حضور فعالت توی وبلاگم ( تعداد نظراتت برای پست های من ) از طرف من یک هدیه ( تصاویر زیبا سازی ) دریافت میکنی که فقط مخصوص خودت و وبلاگت است .
بازم میگم این یه پیام تبلیغاتی نیست .
امیدوارم که وبلاگت هیچ وقت تعطیل نشه و همیشه انگیزه ای برای ادامه ی کارت داشته باشی .
موفق باشی .

مژگان امینی یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام ترنج عزیزم
نگرانی ات در مورد مادر شدن کاملاْ طبیعی است.من هنوز هم این سوالها را از خودم می پرسم در هر مرحله از زندگی بچه ها و هر کار اشتباهی که از آنها سر می زند .و البته لحظه های شیرین و پر افتخار هم هست که امیدوارم به زودی نصیب تو بشود مثل اولین لبخند ُ اولین دندان و... که با هیچ چیز دنیا عوض نمی شوند و ارزش این ریسک کردن ها را دارد.دختر یا پسر بودنش هم در این لذت ها تاثیری ندارد.

مرسی مزگان جون پس طبیعیه که من نگرانم یا اینکه میترسم ....

coolpersianman دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ق.ظ http://www.coolpersianman.blog.com

یه سری چیزا غریزی هستن ، خوا وقتی به زن قدر حاملگی رو میده ، عضق مادریش رو هم میده ، قدر امید دادنش هم میده ، امید به خدا داشته باشین ، بچه هر چی باشه برای پدر مادر عزیز میشه میدون حرفم شعاریه ، ولی دختر بامزگی های خودشو داره و پسر هم مال خودشو

خوشحال میشم به من سر بزنید ، من تازه کار این رشتم ، منظورم نوشتن بلاگی بر اساس اتفاقات و احساساته

میدونم هر بچه ای لذت خودشو داره و برای پدر و مادرش قطعا عزیزه برای من و شوشویی هم همینطوره اما من هیچ وقت توی تصوراتم فرزند دختری برای خودم نمیدیم یا اگه هم داشتم دوست داشتم اولی حتما پسر باشه و بعد دومی حتما دختر هنوز هم معلوم نیست اما باید این احتمال را بدم که بچه ام دخملیه دیگه ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد