دلم میخواست دخترک قاقالی لی بدست بودم !


گاهی دلم میخواست فقط ی دختر بچه لوس باشم

ازون دختر بچه های لپ گلی که هر کی میدیدشون لپهاشو میکشه و میگه عجب دختر نازی! بعد همه دوست دارن بغلشون کنن نازشون کنن براشون قاقالی لی های جورواجور بخرن یا حتی بستنی های رنگارنگ

دلم میخواد ازون دختر بچه های شیطون بودم که هر چی میگفتم گوش میدادن

عجیب دیروز و امروز دلم میخواست بچه بودم ازونهایی که وقتی نقاشی میکشن کلی قربون صدقه اشون میری و یا حتی براشون مداد رنگی های جورواجور می خری یا وقتی میری سفر حتما حتما یادت هست برای اون دختر کوچولوی ناز نازی سوغات بیاری  اره الان دقیقا همین الان دلم میخواست همون دختر بچه هه باشم تا برای انگشت بریده شده ام که ی گوشه بدی از گوشتش هم معلوم شده ناز کنم.......یا از دست شیطنت های رادمهرم که باعث شده دوتا داد سرش بکشم بنالم و یا حتی ازین اب ریزش بینی ای که امونمو بریده  غر غر کنم یا  گاهی شکایت این شوهر جون بسته به پسرکو که همه اشتباهات عالم را از چشم من میبینه را بهش بکنم .... بعد یکی از همونها که قرار بود لپمو بکشه یا موهامو ناز کنه یا حتی قاقالی لی برام بخره ، بیادو  نازمو بخره و به حرفهام گوش بده و هی قربون صدقه ام بره که عزیز دلم هیچ اشکالی نداره گاهی پیش میاد صبور باش و مقاوم همه چی ،همه چی  درست میشه .....قول میدم

بعد من چشمامو ببندم و طعم شیرین کسی داشتن را همین طوری مزه کنم و خوشحال باشم که میتونم روی قولش حساب کنم 


آخ ک چقدر دلم برای شنیدن این حرفها تنگ شده


اصلا دلم تنگه که داره این همه بهونه میگیره


شاید برای بابا.......

شایدهم  .....






پ ن :خواب بابامو دیدم .....اصولا من هر وقت خواب میبینم خیلی واضحه خوابهایی که انگار خواب نیستن و واقعیت محضن بابا توی خوابم ناراحت بود.... از سر نزدن بهش ناراحت بود

سختمه اونجا برم

وقتی هم میرم احساس نزدیکی باهاش ندارم .....نمیتونم حسش کنم


بابای توی خوابم را بیشتر از اون قطعه سنگ سخت دوست دارم 


ببخش





نظرات 2 + ارسال نظر
شارژ رایگان سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:48 ق.ظ http://sharjerayegan.ir

سلام دوست عزیز. وبلاگ خیلی خوبی داری. اگه مایل باشی با هم تبادل لینک داشته باشیم. راستی من یه سامانه تبادل لینک اتوماتیک هم دارم دوست داشتی به این هم سر بزن

http://weblogbaz.ir/link

ریتا شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ق.ظ

روانش شاد باشه... چقدر تو خیال پردازی... بابا بچسب به واقعیت... چرا می خوای لوس باشی؟ من همیشه از همه ی لوسهای دنیا بدم می آمد! الآن باید مراقب باشی رادمهر لوس نشه!

ممنون
اتقاقاریتا خیال پردازی اصلا هم بد نیست هم خیالپرداز هم تجسمم بالا و هم تخیل در حد لالیگا
لوس هم هستم قبول دارم ی کوچولو لوسم اینو هم قبول دارم خیال پردازی زیادش خوب نیست مخصوصا اگه شوهرت هم ادم منطقی باشه که کودک درونش هم زیاد فعال نباشه
رادمهرک هم لوس شده نه همچین هر چی میخواد باید بی چون و چرا انجام بده اما حرف گوش کن هم هست
ینی از منم بدت میاد؟؟؟؟ریتااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد