دیشب کلی گریه کردم

حرف مهدی را بهونه کردم و دو ساعتی برای خودم زار میزدم

مهدی هم همش میخواست بخندونه منو

با شیوه های مخصوص خودش

اما من اصلا حوصله نداشتم

کلی اراجیفم گفتم

که مثلا دلم میخواد  مهدی و رادمهر ول کنم و بزنم به کوه و جنگل و دشت ووووو

بیخیال زندگی بشم

خلاصه تا اخر بازی هلند و کاستاریکا هی اشک ریختیم و هی اشک ریختیم هی اشک ریختیم



پ ن 1:


صبح مهدی میگه نباید اون حرفهارو به من بزنی

اینکه میخوای بزنی به کوه

به نظرتون نباید باهاش دردو دل کنم

نباید از دلتنگیهام بگم

بهش میگم تو مگه دوستم نیستی یا نمیخوای دوستم باشی ؟

پس باید بهم گوش بدی

اما بازم میگه نباید بگی



پ ن 2:

پیش بینی من برای جام جهانی

برزیل

آرژانتین

آلمان

هلند

یا

آرژانتین

برزیل

آلمان

هلند




نظرات 2 + ارسال نظر
ریتا یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:40 ب.ظ http://rita90.persianblog.ir

پیش بینی من با اینکه اصلا و ابدا بازی ها رو دنبال نمی کنم برزیله! بالاخره میزبانه هواشو دارن!
درد و دلم خوبه! ایرادی نداره که بگی! اون باید موقعیت رو درک کنه! یه وقتایی آدم خل میشه دیگه! بلانسبت دوست خوبم البته!

mahtab دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:07 ب.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

مردها اون موقع که باید گوش بدن نمی دن و اون موقع که باید حرف بزنن نمیزنن

ای خواهرررررررررررررر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد