ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیروز که داشتم با وسواس برای رادمهرک کادوی تولدوش می بستم
یاد روزی افتادم که توی مدرسه جشن تکلیف داشتیم
و من بسته بابایی را که با اون همه وسواس کادو پیچ کرده بودو باز میکردم
و توی چادر گل گلیه خوشگلی که مامان برام دوخته بود
از اونهمه عروسک های کوچولو شگفت زده شده بودم
دلم برات تنگ شده
جات هم خیلی خیلی خالیه
خدا رحمتش کنه و روانش شاد... بله بعضی وقتها خیلی دلتنگ می شویم. خیلی!