11 روز


 همه چیز داره به خوبی پیش میره ... با اینکه  روزهایی که در مرخصی ام دوست دارم خونه  خودمون باشم و پیش شوشویی اما بازم اینجا که هستم خیالم راحته که هر وقت درد زایمان شروع شد میتونم به راحتی خودم را به بیمارستان برسونم


دیروز مطب دکترم بودم .....تاریخ زایمانم را  یکم اسفند برای عمل سزارین تعیین کرد البته قراره 29 بهمن هم دوباره ویزیت بشم تا باز وضعیت قرار گرفتن بچه چک بشه که اگر بتونم زایمان طبیعی راحتی داشته باشم به صورت طبیعی زایمان کنم که البته دکترم گفت چون عمل سرکلاژ انجام دادم شانس کمی برای طبیعی دارم و اکثر افرادی که سرکلاژ شده اند زایمانشون به صورت سرازینه همه چیز بچه هم خداروشکر نرمال بود .هم ضربان قلب و هم رشدش 

پسرک هم بعد از این مدت شیطنت یادش افتاده  و شبها نمیزاره مامانش بخوابه و با مشت و لگد به جون مادری اش می افته منم خوشم می آد ازین تقلا و ضربه زدنش این بهم آرامش میده که خدارو شکر هست و سالمه

فقط نگرانی ام ترسی است که به جونم افتاده ...ترس از عمل ...از درد زایمان و یا شاید به نظر خنده دار بیاد اما حتی میترسم اولین واکنشم با این پسملک چطوریه ....با اینکه به خودم تلقین میکنم که اصلا امکان نداره  افسردگی بارداری گرفته باشم اما از همین فکر هم میترسم و بیشتر عذاب وجدان میگیرم  که چرا نمیتونم به جای این ترس .ذوق داشتن پسرکم را داشته باشم


نظرات 3 + ارسال نظر
اشک - غریبه پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ http://tashkan.blogsky.com/

پیشاپیش تبریک می گم
ایشالا همیشه سایه تون بالا سرش باشه

تیراژه جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

سلام مامان ترنج
اول تو بگو سرکلاژ یعنی چی تا برسیم به بحث شیرین افسردگی پس از زایمان
عزیزم
تمام این حس ها طبیعیه
یعنی اونقدر همه ی این روزها و تمام این حس ها رو تو بوق و کرنا کردن که باید همه بدونن مثل ابریزش بینی موقع سرماخوردگی طبیعیه
یعنی حتی اگه از زایمان بترسی یا حس کنی پسرک رو اونطور که باید دوست نداری طبیعیه پس دیگه عذاب وجدان و این حرفا..هوم؟..نداریم!!
یه روز میاد که همچین از دلپیچه اش تب کرده باشی و اینجا با آه و ناله بنویسی و ما بخندیم به اینکه چقدر داری پسرک رو نازک نارنجی بار میاری
آی اون روز به این پست هات بخندیم آی بخندیم
ولی خوبه که اینجا مینویسیشون
هم برای تخلیه خودت خوبه
هم سوژه میشه واسه آینده!!!!
الهی بگردم پسرمون رو..همون روز اول ازش عکس میگیری پست میذاری ها!! گفته باشم!

مواظب خودت باش عزیزم. متظرم زودتر این خوشگل نازنین رو ببینم. میبوسمت.

سلام تیراژه جان
سرکلاژ به عمل دوختن دهانه رح م میگن
ممنون از دلگرمی ات اره وقتی مینویسم خودم راحتر تر میشم دقیقا همون تخلیه ای که میگی
حتما بتونم عکس ازش میزارم حتما حتما ا

مژگان امینی دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

من زایمان طبیعی کردم .دردش زیاد است ولی می بینی که جان سالم به در بردیم.
موقع سزارین هم که بیهوشی .کمی صبر کنی همه ی این ها می گذرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد